کد مطلب:150245 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:147

چرا برگشت؟
امام به حر فرمودند: این مردم مرا به سرزمین خود خوانده اند تا با یاری آنها بدعت هایی را كه در دین خدا پدید آمده است بزداییم این هم نامه های آنهاست، حالا اگر پشیمان اند برمی گردم. راستی امام به كجا برمی گشتند؟ آیا از شعار «انما خرجت لطلب الاصلاح فی امة جدی» منصرف شده بودند و از امر به معروف و نهی از منكری كه به عهده گرفته بودند، دست برمی داشتند، - در حالی كه این جملات را قبل از دعوت كوفه فرموده بودند - یا اینكه با روبرو شدن با حر شهادت را پیش بینی كردند و در صدد رهایی از مهلكه شهید شدن بودند؟ در حالی كه قبل از شهادت مسلم بن عقیل درست آن وقتی كه مسلم نامه نوشت كه هجده هزار نیروی رزمنده با او بیعت كرده اند، حضرت قبل از خروج از مكه فرمودند: «الا و من كان فینا باذلا مهجته موطنا علی لقاء


الله نفسه فلیرحل معنا فانی راحل مصبحا ان شاء الله». ای مردم هر كس كه در راه ما آماده بذل خون خود است و می تواند از خون خود بگذرد و مهیای لقای خداوند است با ما بیاید كه ما فردا عازم رفتن هستیم.

پس راستی امام حسین علیه السلام می خواستند به كجا برگردند؟ آیا پیشنهاد امام به حر پیشنهادی نبود تا انگیزه دفاع از كوفه و كوفیان در مقابل امام حسین علیه السلام بهانه ای برای دشمن نشود و دشمن حتی به خیال خام خود با انگیزه ای به ظاهر حق، جنگ با حسین علیه السلام را حق خود نپندارد؟ امام می خواهند انگیزه ی واقعا حقی، برای دشمن نماند وگرنه، نه جبهه ی دشمن، باطل باطل خواهد بود، و نه جبهه ی امام، حق حق. پس همه ی تلاش حضرت برای این است كه حجت را بر دشمن تمام كنند، یعنی حقی برای دشمن نماند. وگرنه امام حسین علیه السلام به عنوان عصیانگری كه می خواهد به كوفه حمله كند معرفی می شد، و تبلیغات دستگاه یزید در ظاهر این طور مطرح می كرد كه كوفیان آمده اند از خود دفاع كنند، و عملا امام شخصیتی معرفی می شود كه می خواهد كوفه را به هم بریزد. امام می فرمایند: خود كوفیان از من دعوت كردند، اگر نمی خواهند من برمی گردم. [1] .


[1] تاريخ طبري. ج 7. ص 304.